به گزارش «فرهیختگان»، مهدی محمدی تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: تا اطلاع ثانوی، هدف اصلی هر اقدامی از جانب دولت ترامپ انتخاباتی است ولی به فراتر از انتخابات نوامبر هم باید نگریست. تحریمهای جدید، بخشی از یک جعبه ابزار بزرگتر برای وادار کردن ایران به مذاکره، قبل از انتخابات ۱۳ آبان است.
ترامپ، سوق دادن ایران به سمت مذاکره را یک برگ برنده بزرگ برای خود میداند و برغم خط و نشانهایی که میکشد، جایگزینی برای آن ندارد.
مشخصا تحریم ثانویه باقی مانده بانکهای ایران، مکملی است برای پیشنهادهای مذاکراتی پشت پرده، که پیدرپی به ایران میرسد. دولت ترامپ دارد میگوید یا این پیشنهادها را بپذیرید یا فشار مرز ندارد.
از حیث محاسباتی اما نکته اساسی این است که پذیرش مذاکره، به معنای تایید سیاست فشار و "هدیه کردن یک نتیجه" به آن خواهد بود. در ایران، این مسئله که "مذاکره سودی ندارد"، به همان میزان مهم است که درک کنیم "طرفی برای مذاکره وجود ندارد". هیچ کس راست نمیگوید.
هدف پنهان اروپا نگهداشتن ایران در خوف و رجا و مهار آن تا بعد از انتخابات آمریکا و بعد ملحق شدن به دولت بعدی آمریکاست (حتی اگر ترامپ برنده باشد).
دموکراتها در فکرند چطور بازگشت به برجام را گروگان بگیرند تا ایران امتیازهای فراهستهای بدهد؛ اسرائیل، تیم ترامپ و اعراب هم پیمان تلآویو هم به مذاکره به عنوان "شتابدهنده براندازی" نگاه میکنند.
کسی برای معامله و چیزی برای بده بستان وجود ندارد. حتی در ایران هم طرفداران مذاکره باور ندارند پای میز بتوان چیزی را حل کرد. در ظاهر میگویند باید زمان خرید اما به واقع در اندیشه احیای کالبد بیجان برجام و تقویت تقاضای سازش در انتخابات ۱۴۰۰ هستند.
خلاصه اینکه هدف اصلی تحریم و فشار، همچنان امید به آغاز مذاکره از جانب ایران است و تا وقتی امید دشمن به مذاکره قطع نشود، تحریم و فشار، "توجیه" خواهد داشت. بارها گفتهام و دوباره تکرار میکنم: نان تحریم در تنور مذاکره پخته میشود.
خبر مرتبط: